کد مطلب:234787
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:240
مراحل حضور قلب
ابوحامد غزالی، فیض كاشانی، مولا مهدی و مولا احمد نراقی و دیگران فرموده اند: مسائل باطنی نماز - كه حیات نماز در آن خلاصه می شود و اسرار نماز آن گاه حاصل می گردد - شش چیز است:
1 - حضور دل، یعنی، دل را به هنگام نماز، به هیچ چیز جز
[ صفحه 138]
پروردگار - جلت عظمته - تعلق نباشد.
2 - فهم كردن معانی قرائت و ذكر و تسبیح نماز؛ به طوری كه دل در فهم آن الفاظ، مطابق زبان باشد.
3 - تعظیم؛ یعنی، در آن حالت، عظمت معبود و مبدأ مقصود در خاطر او باشد.
4 - هیبت؛ یعنی، از غایت عظمت پروردگار خوف بر دلش هجوم آرد كه مبادا در این عبادت، تقصیری باشد.
5 - امید كه مقام كرم جود خداوند اكرم الاكرمین، بر او معلوم باشد كه از نهایت مرحمت، او را محروم و بی نصیب نخواهد فرمود و گناهانش را خواهد بخشید.
6 - شرم؛ یعنی، خود و عبادت خود را كوچك تر از آن بداند كه شایسته ی درگاه باشد و عبادت خود را در نهایت شرمساری و بندگی را با سرافكندگی، به انجام رساند. [1] .
گفتنی است كه اگر آدمی هنگام انجام عملی بر انجام آن همت گمارد، قلب او نیز نزد آن عمل خواهد بود؛ چه بخواهد و چه نخواهد. بنابراین اسباب این خصلت های شش گانه، همت است و آنچه همت را پدید می آورد، ایمان و تصدیق به این حقیقت است
[ صفحه 139]
كه سرای آخرت بهتر و پایدارتر از این دنیا است و نماز وسیله ی دستیابی به آن است. پس هرگاه این ایمان برای آدمی حاصل شد، خود به خود، همت را برای آدمی حاصل می سازد. البته این در صورتی است كه دنیا و محبت آن از حصول این، مانع نشود؛ زیرا، مجرد ایمان، مادامی كه این ایمان، با دل كندن از محبت دنیا تقویت نشود، و مؤمن آن دسته از مسائل دنیایی را - كه دل را از آخرت و نماز به خود مشغول می دارد - دور نكند، در بقای همت كافی نیست.
«روایت است كه امام سجاد علیه السلام در حال نماز، عبا از دوش مباركش افتاد و حضرت توجهی به آن نكرد تا از نماز فارغ شد. مردی از آن حضرت علت بی توجهی به این مسأله را پرسید؟
حضرت فرمود: وای بر تو! می دانی در مقابل چه كسی بودم؟ خدا نماز بنده اش را نمی پذیرد مگر نمازی كه در آن توجه باشد.
راوی گوید: عرض كردم: فدایت شوم، بنابراین ما هلاك می شویم؟! فرمود، نه این چنین نیست خدای تعالی، نقص و كمبود نمازها را با نافله ها جبران می كند». [2] .
نكته ی دیگری كه باید بدان اشاره كرد این سخن امام رضا علیه السلام است كه فرمود:
«ان للقلوب شهوة و اقبالا و ادبارا فأتوها من قبل شهوتها
[ صفحه 140]
و اقبالها؛ [3] .
دل ها، گاهی اقبال و آمادگی دارند و گاهی نه، [عبادت را وقتی كه دل ها آماده است انجام دهید]».
طبق این فرمایش، نمازگزار زمانی كه مشاهده كرد حالش ماعد نیست و یا مسائل دنیایی قلب او را به خود مشغول كرده و قلب او آمادگی برای عبادت و نماز پیدا نكرده است، كمی آن را به تأخیر بیندازد و مشغول مداوا و درمان این مشكل و نقیصه گردد. آن گاه كه دلش مساعد شد و حالت «اقبال» پیدا كرد برخیزد و نماز بخواند.
[1] ر. ك: حقايق، ص 443 و 444؛ جامع السعادات، ج 3، ص 350؛ معراج السعادة؛ ص 665 و 666، الاخلاق؛ ص 81، نشان از بي نشان ها، ص 325.
[2] الاخلاق، ص 79.
[3] بحارالانوار، ج 71، ص 217.